نوشته شده توسط : mohammad
 
و قتي هنوز در ترنم نغمه هاي جادويي ات غرق نمانده بودم  عشق را باور نداشتم .تو همچنان جادوانه سرودي و من بي آنكه بدانم در امواج نامريي توفان هايت گم تر از قايقي شدم كه بي هيچ نشاني از خويشتن در بي انتهايي ات  نا پيدا مي شد .
و من در هوشياري لحظه هايم هنوز دچار حيرتي ناباور از تو مي پرسم آن چگونگي را آن چرايي را ؟!
چگونه مرا در خويش بي نشان رها كردي ؟! مرا به من باز مي آوري آيا؟!!
و من هنوز خواب مي بينم.
و من هنوز خواب رها شدن از تو را مي بينم و من هنوز خود را در خوابهايم از تو مي جويم.
رهايم نكرده اي آيا؟!
مرا ببخش ! من  هنوز دوست داشتن را نياموخته ام.جسارت دوست داشتن تو در من هنوز زاده نشده است .
و تو در من  مرا مي جويي مي دانم..




:: بازدید از این مطلب : 727
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 5 / 10 / 1388 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: