
ای مـرا آزرده از خود ، گــر پشیـمانی ، بیا
نغمه های نا موافق گر نمی خوانی ، بیا
تا كه ســر پیچیدی از راه وفا ، گـفتم: برو
جــز وفــا اگــر راهــی نـمــی دانـــی ، بیا
یك نفس با من نبودی مهربان ای سنگدل
زان همه نامهربانی ، گر پـشیمانی ، بیا
تاب رنجـوری نـدارم در پـی رنـجـم مباش
گر نمی خواهی كه جانم را برنجانی، بیا
خود تو دانی، دردها بر جان من بگذاشتی
تا نـفـس دارم ، اگــر در فـكـر درمـانی بیا
دشمن جانم تو بودی،درد پنهانم ز توست
با همه این شكوه ها ، گر راحت جانی بیا
:: بازدید از این مطلب : 374
|
امتیاز مطلب : 49
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18